حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۱۲۱: شوری به سر افتاده، رسوای محبت را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شوری به سر افتاده، رسوای محبت را ساکن نتوان کردن، غوغای محبت را هنگامهٔ محشر را، برهم زند از مستی آن دم که به حشر آرند، شیدای محبّت را درد دل عاشق را عیسی نکند چاره درمان ندهد سودی، سودای محبت را گردی ز نمکدان لعل لب او باشد شوری که به جوش آرد، دریای محبّت را از نام چه اندیشد، از ننگ چه پرهیزد پروای جهان نبود، رسوای محبت را از همّت سرمستان، بردار حزین خضری تنها نتوان رفتن، صحرای محبت را حزین لاهیجی