حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۱۱۰: نگاه ناز او فهمید، راز سینه جوشی را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نگاه ناز او فهمید، راز سینه جوشی را رساند آخر به جایی، عشق فریاد خموشی را چه پروا گر در میخانه ها را محتسب گل زد؟ نبندد نرگس مستش، دکان می فروشی را قیامت هم سر از خواب پریشان بر نمی دارم که دارم یادگار طره آشفته هوشی را تغافل شیوهٔ من، گر به فریادم دهد گوشی کنم نازکتر ازگل، پرده بلبل سروشی را گر از سر بگذرد گلزار را خون دل تنگم لبش چون غنچه نگذارد ز کف، پیمانه نوشی را خدا داده ست درکیش طریقت شیوه فقرم من از کتم عدم چون نافه دارم خرقه پوشی را حزبن افسانه سنج شمع کلک شعله آشوبم نیم درآستین می پرورد، آتش خروشی را حزین لاهیجی