حزین لاهیجی
غزلیات
شمارهٔ ۴: سخن صریح سراییم، عشق پنهان را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سخن صریح سراییم، عشق پنهان را به خون دیده طرازیم، لوح دیوان را به دین و دل چه عجب شیخ شهر اگر نازد ندیده یک نظر، آن چشم نامسلمان را نمی شود لب شیرین خاطر آشوبان که نشکنند به داغ دلم، نمکدان را صباح وصل تو کو تا قیامت انگیزم؟ به سینه حشر کنم داغهای پنهان را بود که، نخل خزان دیده ام بهار کند ز فیض گریه کنم سبز، خار مژگان را دمد ز هرکف خاکیش، سنبلستانی خراب کردهٔ آن طرهٔ پریشان را هزار سینه به تار نگه رفو سازد چه غم ز دامن چاک است ماه کنعان را؟ شبی نمی شود از شور سیل مژگانم که خون به تن نشود خشک، شاخ مرجان را نشسته ای به گلستان چرا فسرده، حزین ؟ به ناله ای بفزا، شور عندلیبان را حزین لاهیجی