قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۲۰۱: مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا که هست ز هر باب کردگار حفیظ به هر دری که نهم روی هست یار حفیظ شدیم تفرقه از باد غم در این وادی مگر تو ام شوی ای آتشین عذار حفیظ به هم رسان گل داغی وز آتش ایمن باش چرا که نخل چمن را است برگ و بار حفیظ به دوست دشمنی دهر، اعتبار مکن نگشته است به کس دهر کج مدار حفیظ به پاس جلوه معشوق عشوه در کار است کسی به گل نتواند شدن چون خار حفیظ به زیر سایه کم فرصتان پناه مبر نگرددت دم شمشیر آبدار حفیظ به گریه کوش که آتش نسوزدت قصاب مگر همان شودت چشم اشگبار حفیظ قصاب کاشانی