قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۱۴۳: دل من چون به هوای سفری برخیزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل من چون به هوای سفری برخیزد مشت خاکی است که از رهگذری برخیزد می شود دام هوا بهر گرفتاری او زآشیانم اگر افتاده پری برخیزد بر زمین چون گذری گوشه چشمی می دار شاید از راه تو صاحب نظری برخیزد پا مزن بر من دلسوخته زآن می ترسم که ز خاکسترم آن دم شرری برخیزد پر مکرر شده خوب است که زین بعد فلک بنشیند به زمین تا دگری برخیزد خوب رویان چو گلش بر سر خود جای دهند هر که چون غنچه ز یک مشت زری برخیزد خبر از داغ دل لاله نداری قصاب مگر از خاک تو خونین جگری برخیزد قصاب کاشانی