قصاب کاشانی
غزلیات
شمارهٔ ۹: ز سنبل بند بر دل میگذارد موی این صحرا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز سنبل بند بر دل می گذارد موی این صحرا دماغ گل پریشان می شود از بوی این صحرا کدامین شکرین لب کرد بارانداز این وادی که می جوشد به جای آب شیر از جوی این صحرا به هر سو می کند تا چشم کار افتاده فرش گل چو شبنم می توان مالید رو بر روی این صحرا گلستان را به بلبل بخش و شیرین را به خسرو ده برو دنبال مجنون گیر و رو کن سوی این صحرا ز بس مانده است باز از هر طرف چشم تماشایی به جای سبزه مژگان می چرد آهوی این صحرا جنون را پیشه کن قصاب و غم را تیشه بر پا زن که عشرت می توانی کرد در پهلوی این صحرا قصاب کاشانی