عطار نیشابوری
بخش دهم
الحكایة و التمثیل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
عاشقی میمرد چون دل زنده داشت لاجرم چون گل لبی پرخنده داشت سایلی گفتش که این خنده ز چیست خاصه در وقتی که میباید گریست گفت با معشوق خود چون عاشقم میزنم یک دم که صبحی صادقم صبح را خنده صواب آید صواب کو درون سینه دارد آفتاب گرچه من خورشید دارم در میان بر طبق ننهادهام چون آسمان آفتابی هر که را در جان بود گر بخندد همچو صبح آسان بود من که روزم آمد و شب در گذشت یارم آمد رب و یارب درگذشت گر کنم شادی و گر خندم رواست گر گشایم لب و گر بندم رواست چون شود خورشید عزت آشکار هشت جنت گردد آنجا ذره وار بی جهت چندانکه بینی پیش و پس از همه سوئی یکی بینی و بس جمله او بینی چو دایم جمله اوست نیست در هر دو جهان بیرون ز دوست عطار نیشابوری