محقق ترمذی
معارف | ترمذی
متن 27
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا نیست نگردی از این هستی، هست نگردی از هست او و نمیری و از او زنده نشوی و غرقۀ آب زندگانی و صاحب ملک جاویدان نشوی هیچ فایده نیست (تا حال این چنین نشود) اَلعالِمُ دُوْنَ ما یَقُولُ وَ الْعارِفُ فَوْقَ ما یَقُولُ الْعارِفُ مَعْدِنُ عِلْمِ اللهِ تَعالی. بیت: دایۀ جان بخردان خوانش دفتر راز ایزدی جانش تو هست و خدای هست! زنهار زین گونه سخن مگوی، هش دار تا تو به خودی تو را به خود ره ندهند چون نیست شدی ز دیده بیرون ننهند چون نیست شوی ز هستی خود به یقین آنگه نشان فرقت انگشت نهند الانس مع الله نور ساطع و مع ما سواه سم قاطع آن کس که زنده به هوست زنده است حی ناطق است مست است خوشی است ابدی است و آنکه زنده به دون حق است گر هزار جان و عقل دارد و علم دارد مردۀ عدم شمارش، تا او نباشی با او نباشی درست شد که جان حقیقی هر یک حق است. ماورای جان تن هم فانی است با خالق بساز یعنی با خویشتن بسازز همدم نشان مخواه با خویش تن تن مساز، با خویش جان بساز خویش جان باش جان ده اندر عشق و آنگه جان ستان را جان شمر من بندۀ آن قوم که خود را دانند هر دم دل خود را ز غلط برهانند از ذات صفات خویش بینند همه چیز وز لوح وجود خود انا الحق خوانند عالم همه دربند صفات اویند در هستی خویش خلق مات اویند آنها که ز پردۀ حیات اویند موقوف صفت نیند که ذات اویند آن که حدوث بیند به قدم برسد. قومی را جهت دنیا آفرید و دنیا را جهت ایشان و قومی را جهت عقبی آفرید و عقبی را جهت ایشان بعضی را خاص جهت خود آفرید اهل دنیا بقال و حلاج را نمی خواهم قول رابعهنگویم که نخواهیم او را، او از اهل دنیاست گفتند: «کی از دنیا هیچ ندارد قالَ اللهُ وَ قالَ رَسولُ اللهِ دارد چه می فرمایی از دنیا نیست». محقق ترمذی