نیر تبریزی
غزلیات
شمارهٔ ۱۳: بی می نتوان بردبسر فصل خزان را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی می نتوان بردبسر فصل خزان را ساقی بده آنجام پر از خون رزان را ترسم که کند فاش دگر راز نهانرا از دیده که میریزدم این اشک روان را از پیر و جوان برده دل آن ترک جفاجو تا عیب نگیرد پدر پیر جوان را گر باد خزان خون رزان ریخت بگلزار بر خون رزان ده ثمن برگ خزانرا بگرفت دل از صحبت زهاد سبک مغز یاران بمن آید مر آنرطل گرانرا صحن چمن از چیست زر اندوه وگرنه خاصیت اکسیر بود باد وزان را نیر تبریزی