حاجب شیرازی
غزل ها
شمارهٔ ۸۶: آنکه غائب ز نظر بود عیان می گذرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنکه غایب ز نظر بود عیان می گذرد تک سواری ست عجب گرم عنان می گذرد هرکجا بگذرد آن خسرو جمشید غلام از فلک طنطنه شوکت و شان می گذرد یار چون برق یمانی به سحرگاه گذشت خود تو در خوابی و آن برق یمان می گذرد گر قرین با تو شود جنگ چه پروای به صلح قرن ها باش که اینگونه قران می گذرد از تسلسل مفکن جام تو ای ساقی بزم دور، زن دور، که این دور زمان می گذرد ما به جز صلح چه کردیم که آن سخت کمان از سر جنگ به شمشیر و سنان می گذرد بر در پیر مغان هرکه ز جان گشت مکین می کند همت و از کون و مکان می گذرد بگذارد قلم از دست اگر «حاجب» ما وصف رخسار تو از حد و بیان می گذرد حاجب شیرازی