جیحون یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۱۸: نبود به میگساری عیبی بغیر مستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نبود به میگساری عیبی بغیر مستی آن هم چو نیک بینی بهتر زخود پرستی از آن دهان و لب گشت برمن یقین که ایزد بر نیستی نهاده است بنیاد ملک هستی معراج ما ضعیفان در خاکساری آمد چون نی ره بلندی بگزین طریق پستی از یک شراب بینم اسلام و کفررامست تا خود چه شیوه بوده است درساقی الستی کو بخت آنکه چنیم سیبی زبوستانت کز آستین کوته ناید دراز دمستی آمیختی بجیجون تا ساختیش مفتون او چونکه دل بتوبست تو مهر از او گسستی جیحون یزدی