جیحون یزدی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰: آنکه عشاق بود بنده رخسار بدیعش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آنکه عشاق بود بنده رخسار بدیعش سعی ما با خط او نقش برآبست جمعیش کس ندانم که نخواهد بود آن ترک مطاعش دل نباشد که نیابی برآنشوخ مطیعش هرکه را چهر تو منظور چه زحمت زخزانش هرکه را وصل تو مقدور چه حاجت بربیعش یارب ازکوی خرابات چه خیزد که بشوخی ینجه بازاهد صد ساله زند طفل رضیعش هرکه از بند بگریخت نیابند پناهش هر که از چشم تو افتاد نجویند شفیعش ندهی گوش گر از مهر تو برناله جیحون باری اندیشه کن ازسطوت شهزاده رفیعش جیحون یزدی