بلند اقبال
بخش دوم - داستان گل و بلبل
بخش ۳۲ - مناجات کردن گل: ز بس گل ز بلبل بد اندوهناک - طلب کرد حاجت ز یزدان پاک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز بس گل ز بلبل بد اندوهناک طلب کرد حاجت ز یزدان پاک به درگاه ایزد همی رو نمود طلب ارزوی دل از او نمود همی گفت ای کردگار قدیر که از حاجت بندگانی خبیر تو دانی چه با جان من کرده اند نه خوارم همی درچمن کرده اند مرا ز این گلستان نجاتی بده به آزادی من براتی بده ترحم به حال من خسته کن ز قیدگلستان مرا رسته کن وسیع است ملک تو ای دادگر ده ازگلشنم جا به جای دگر به جای دیگر ساز آبشخورم چرا درچمن مانم وغم خورم مرا از چمن یارب آواره کن به درد دل خسته ام چاره کن توای کردگار خبیر بصیر هم از فاخته داد من را بگیر بکن تیری از غیب او را نصیب اجب سؤلنا یا اله المجیب بلند اقبال