میلی مهشدی هروی
غزل ها
شمارهٔ ۲۶۹: من بیخبر از خویش و دل از کار فتاده - گویا که به سویم نظر یار فتاده
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من بی خبر از خویش و دل از کار فتاده گویا که به سویم نظر یار فتاده آورده ام او را بر خود از کشش دل در بزم اگر پهلوی اغیار فتاده چون قاصد دلدار نظر کرده به سویم دل در طمع وعده دیدار فتاده عشاق ز دست تو به فریاد و فغانند با آنکه زبان همه از کار فتاده تا در پی او باز دل کیست، که امروز خورشید من از گرمی رفتار فتاده در کوی تو افسانه میلی به زبانها از آمدن و رفتن بسیار فتاده میلی مهشدی هروی