کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    اگر پای در دامن آری چو کوه

    سرت ز آسمان بگذرد در شکوه

    زبان درکش ای مرد بسیار دان

    که فردا قلم نیست بر بی زبان

    صدف وار گوهرشناسان راز

    دهان جز به لؤلؤ نکردند باز

    فراوان سخن باشد آکنده گوش

    نصیحت نگیرد مگر در خموش

    چو خواهی که گویی نفس بر نفس

    حلاوت نیابی و گفتار کس

    نباید سخن گفت ناساخته

    نشاید بریدن نینداخته

    تأمل کنان در خطا و صواب

    به از ژاژخایان حاضر جواب

    کمال است در نفس انسان سخن

    تو خود را به گفتار ناقص مکن

    کم آواز هرگز نبینی خجل

    جوی مشک بهتر که یک توده گل

    حذر کن ز نادان ده مرده گوی

    چو دانا یکی گوی و پرورده گوی

    صد انداختی تیر و هر صد خطاست

    اگر هوشمندی یک انداز و راست

    چرا گوید آن چیز در خفیه مرد

    که گر فاش گردد شود روی زرد؟

    مکن پیش دیوار غیبت بسی

    بود کز پسش گوش دارد کسی

    درون دلت شهربند است راز

    نگر تا نبیند در شهر باز

    از آن مرد دانا دهان دوخته‌ست

    که بیند که شمع از زبان سوخته‌ست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha