کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شنیدم من که عارف جانم آمد
    رفیقِ سابقِ طهرانم آمد
    شدم خوشوقت و جانی تازه کردم
    نشاط و وَجدِ بی‌اندازه کردم
    به نوکرها سپردم تا بدانند
    که گر عارف رسد از در نرانند
    نگویند این جَنابِ مولوی کیست
    فُلانی با چنین شخص آشنا نیست
    نهادم در اطاقش تختِ خوابی
    چراغی، حوله ای، صابونی، آبی
    عرق‌هایی که با دقّت کشیدم
    به دستِ خود دَرونِ گنجه چیدم
    مهیّا کردمش قِرطاس و خامه
    برایِ رفتنِ حمّام جامه
    فراوان جوجه و تیهو خریدم
    دوتایی احتیاطاً سر بریدم
    نشستم منتظر کز در در آید
    ز دیدارش مرا شادان نماید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha