کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کسی جز چشم بینای قلندر

    ندیده روی زیبای قلندر

    خم گردون که در جوش است دایم

    بود در وی ز مینای قلندر

    فروزان شمع ماه و مشعل مهر

    شده از پرتو رای قلندر

    نباشد خالی از وی گرچه جائی

    ندیده هیچکس جای قلندر

    دو عالم را بیکدم در رباید

    بجوش آید چو دریای قلندر

    شهان ملک را بر سر در تاج

    بود خاک کف پای قلندر

    نگشته چون الف فرد و جریده

    کجا بینی تو بالای قلندر

    دلم کآئینه گیتی نما شد

    زده جامی ز صهبای قلندر

    بجز نور علی آن رند قلاش

    کرا دل گشته مأوای قلندر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha