به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
رمّال که از غمش چو نالم
دارد خبری ز کلّ حالم
آن شوخ مرا ز حُسن گل بوش
چون قرعه نموده خانه بر دوش
ویران دل من که وقف یار است
چون خانه ی رمل بی حصار است
از دیدن او دو چشم پُر خون
آتش ریزد چو شمع وارون
از سیر جمال آن پریوش
شد متصل آب من به آتش
یاران از من کشند محنت
شرمنده شدم از این جماعت
خون در دلم از غم رفیق است
در عشق چه سازم این طریق است
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.