الهامی کرمانشاهی
خیابان دوم
بخش ۴۷ - آمدن شاهزاده به بالین فیروزان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دمان زان سپس سبط خیرالانام بیامد به بالین فرخ غلام تن پاک او از زمین برگرفت ابر پیش زین تکاور گرفت چو لختی بدین گونه پیمود راه که او را برد نیمه جان نزد شاه چمان چرمه ی او زره باز ماند چنان کش نیارست شهزاده راند از آن رو که بس تشنه بدگامزن صد و بیست تیرش نشسته به تن از آن باره ناچار آمد به زیر هم آمد فرود آن غلام دلیر چو فرزند شیر خدا عون راد به پور برادر نگاهش افتاد که مانده پیاده خود و خسته اسب دمان تاخت مانند آذر گشسب عنان یکی باره ی راهوار به دست اندر آمد سوی کارزار به شهزاده فرمود تک برنشین مراین باره ی بادپا رابه زین نگون بنده ی خویش را برنشان به لشگرگه شهریارش رسان چو از عم نامی جوان این شنود بسی نیک کردار او را ستود نخستین بیامد به نزد غلام که بنشاندش از بر تیز گام بدیدش سپرده به جانان روان رها گشته ازدامگاه جهان بدو هر دو شهزاده گریان شدند سپس هردوبر زین به یکران شدند سرافراز عون جوان سوی شاه شد و تاخت شهزاده بر رزمگاه الهامی کرمانشاهی