جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۶۸: جبین را صندل اندود از چه ای ابرو کمان کردی؟
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جبین را صندل اندود از چه ای ابرو کمان کردی؟ چرا در صبح کاذب صبح صادق را نهان کردی؟ نرفت از جا به اشک و آه، مشت استخوان من چو شمعم بارهها در آب و آتش امتحان کردی خدا کیفیت جام نگاهت را بیفزاید که آزادم ز بار منت رطل گران کردی سرت گردم چه رنگ است اینکه در چشم تماشایی چو شاخ ارغوان مد نگه را خونچکان کردی در آب و آتش آرزم و غیرت بال و پر می زد چها با مرغ دل در مستی ای نامهربان کردی لبم گویا لب تصویر بود از جوش خاموشی چو موجم در مسلسل گویی ای می تر زبان کردی به ذکر می چه آلایی زبان آرزو جویا غم پیریم را فریاد کز یادش جوان کردی جویا تبریزی