جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۰۳۷: ز زنجیری که عشق انداخت بر پای من ای قمری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز زنجیری که عشق انداخت بر پای من ای قمری فتاد آخر ترا هم حلقه ای بر گردن ای قمری مگر سرو مرا دیدی که از جوش تپیدنها زبال و پر ترا صد پاره شد پیراهن ای قمری سراپا مد آهی می شود هر سرو این گلشن به طرز من دمی گر سر کند نالیدن ای قمری ترا لاف تجرد کی رسد با ما که بر گردن گریبانی هنوزت مانده از پیراهن ای قمری ز یاد سرو خود جویا گلستان در بغل دارد بود کنج قفس او را فضای گلشن ای قمری جویا تبریزی