جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۹۹۷: چون سر راه تو گیرم دادخواه از دست تو
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چون سر راه تو گیرم دادخواه از دست تو گویی این نالش ز دست کیست آه از دست تو از فشار پنجهٔ جورت چه مالشها نیافت ار دلم رحمی که خون شد بی گناه از دست تو نور رخسار تو شب را کرده روشن تر ز روز اوفتاد از بام گردون طشت ماه از دست تو بسکه رنگین است چون گل از حنا سر پنجه ات رشتهٔ یاقوت بر گردد نگاه از دست تو شد قران پنجهٔ خورشید با ماه تمام از حیا تا کرده رخسارت پناه از دست تو تا جهان باقیست باشد دست بر بالای دست در نظرها پر خنک گردیده ماه از دست تو نیست در اندیشه ات جویا جز امید کرم گرچه کاری برنیاید جز گناه از دست تو جویا تبریزی