جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۸۸۹: خیال ساغر چشم تو کرده مدهوشم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خیال ساغر چشم تو کرده مدهوشم نگاه ناز به دوش برده از هوشم اسیر عشق توام لب به ناله نگشایم چو غنچه در بغلم آتش است و خاموشم به روی کار خود از گریه می دهم آبی بهار عنبرم از اشک خویش در جوشم هرگز نشد به ساغر می آشنا لبم چون جام گل ز خون دل خود لبالم بی اختیار همچو لب زخم می شود در وصف تیغ ابرویت از هم جدا لبم در کام خواهش لب لعل تو جا گرفت از ساعتی که شد به لبن آشنا لبم جویا تبریزی