جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۸۷۵: بی تو از بس گرد غم بر چهرهٔ دل داشتیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی تو از بس گرد غم بر چهرهٔ دل داشتیم در کنار اشک حسرت مهرهٔ گل داشتیم چون ز خود رفتیم در راه طلب همچون حباب گام اول پای در دامان منزل داشتیم یاد ایامی که چون از کوی جانان می شدیم چشم بر در، پای در گل، دست بر دل داشتیم یک نفس دل بر ما غافل از دنیا نبود این فلاطون را عبث در فکر باطل داشتیم از خیال ابرو و رخسار او شب تا سحر سیر ماه نو به روی بدر کامل داشتیم سالها در کویش از زاینده رود چشم تر همچو سرو جویباری پای در گل داشتیم با لب هر زخم جویا ما شهادت کشتگان خندهٔ قهقه به ضرب دست قاتل داشتیم جویا تبریزی