جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۸۴۰: دلی از فیض یاد عارضش رشک چمن دارم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دلی از فیض یاد عارضش رشک چمن دارم قفس را می کند گلدام، طاؤسی که من دارم به رنگ شمع فانوسی که افروزند در محفل ز فیض نور معنی خلوتی در انجمن دارم کسی چون من نباشد سیر چشم نعمت دنیا جواهر سرمه ای در دیده از خاک وطن دارم چو از شاخ زبان برخاست عالمگیر می گردد من از هر جنبش لب شهپر مرغ سخن دارم ز نور فیض همچون کسوت فانوس لبریز است بحمدالله بجای خود ترا در پیرهن دارم بلغزید از صفای چهره اش پای دلم جویا نشان یوسف خود را در آن چاه ذقن دارم جویا تبریزی