جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۸۱۲: در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در راه تو گه جان و گهی سر بفشانیم آن چیز که داریم میسر بفشانیم چون نخل که آبی خورد و میوه دهد بار از هر ستانیم نکوتر بفشانیم ما ابر بهاریم که از همت سرشار گیریم دمی آبی و گوهر بفشانیم دیگر ز زمین جز گل خورشید نروید بر خاک چو درد ته ساغر بفشانیم از موج سرشکی که نهان در جگر ماست بر زخم دل غم زده نشتر بفشانیم آنیم که در گریه به هر چشم فشردن لخت جگری از مژهٔ تر بفشانیم زین آتش پنهان که بود در جگر ما جویا! چه سرشک؟ از مژه اخگر بفشانیم!!‏ جویا تبریزی