جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۸۰۸: کی غمی از پا و کی پروای از سر داشتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کی غمی از پا و کی پروای از سر داشتم زان قیامت جلوه در دل شور محشر داشتم با زبان حال تا حال دلم گوید به یار نامهٔ صد پارهٔ چون بال کبوتر داشتم از نزاکت ماند رخسار او جای نگاه چون ز بیم غیر از رویش نظر برداشتم زورق تن بر کنار وصل او چون می رسید کز گرانجانی به بحر عشق لنگر داشتم تا سیه مستیم از صهبای سودای تو بود من به رنگ لاله جام از کاسهٔ سر داشتم آفتاب عشق برق خرمن نخوت بود پیش پای او نهادم آنچه در سر داشتم آبرو گردآوری می کرد جویا همتم پا به دامان قناعت تا چو گوهر داشتم جویا تبریزی