جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۷۹۴: باشد کسی که سر خوی او ز جام دل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باشد کسی که سر خوی او ز جام دل دایم به رنگ غنچه بخندد به کام دل کی دلنشین شود اگر از دل سخن نخاست گوش دل آمده شنوای کلام دل از خصم خانگی به خدا می برم پناه بر صفحهٔ وجود نماناد نام دل قفل درون خانه گشادن نمی توان یارب کسی مباد گرفتار دام دل حال دل ابتر است بخر سوز درد عشق سر رشته ایست آه برای نظام دل هرگز به من ز نار دو چشمت نگشت چار نشنیدی از زبان نگاهم پیام دل از خود برآو خلوت دل را سراغ گیر!‏ کز خویش رم نکرده نگردید رام دل جویا نرفت لذت عشقم زکام جان باشد مرا ز چاشنی غم قوام دل جویا تبریزی