جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۷۸۹: نه همین چون نی، گلو بی دور ساغر بود خشک
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نه همین چون نی، گلو بی دور ساغر بود خشک موج خونم در سراپا همچو جوهر بود خشک گرچه سر تا پا تنم در بزم حیرت بود چشم چشم چشمش چون زره از پای تا سر بود خشک گریه می کردم ولی از حیرت نظاره اش اشک بر مژگان مرا چون آب خنجر بود خشک می نوشتم نامه و خون از بنانم می چکد حیرتی دارم که چون بال کبوتر بود خشک دوش چون شد آتش رخسارش از می شعله ور می چون آب آیینه ای جویا به ساغر بود خشک جویا تبریزی