جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۷۸۱: ز فیض باده شود پیکر ضعیف شگرف
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز فیض باده شود پیکر ضعیف شگرف چنانکه ماه نو از آفتاب بندد طرف چو بشکفد به می جلوهٔ تو غنچهٔ گل شراب رنگ بریزد برون ز تنگی ظرف در این زمانه به جز شاهد و شراب، آخوند!‏ چه نحو عمر گرانمایه کس نماید صرف سزد که جان به تن مرده چون مسیح دمد کسی به خوبی لعل لبش ندارد حرف سفیدی بدن مهوشان کشمیری خنگ است به چشمم ز روشنایی برف ز رفتنت دل پر اضطراب من در خون نهان شده است چو سیماب در دل شنجرف رواج اهل سخن رفته از میان جویا وگرنه کس به سخندانیت ندارد حرف جویا تبریزی