جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۷۵۰: نشست و کان کیفیت ازو شد بزم رنگینش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
نشست و کان کیفیت ازو شد بزم رنگینش بدخشان می لعلی بود کهسار تمکینش دل بیمار عشقت را مپرس از صبر و تسکینش که شد از بیکسی های گرمی تب شمع بالینش رخش شد محفل آرا شمع را بردار از این مجلس که باشد چون رگ یاقوت عیب بزم سنگینش شب هجر تو دشمن خوا باشد چشم گریانم دهد مژگان بهم سودن فشار چنگ شاهینش اگر نه تلخی صهبای دوشین مصلحش گشتی زدی جان را بجای دل تبسم های شیرینش چنان پرورده آغوش نزاکت در کنار او که گردد خار پیراهن عبیر بوی نسرینش جویا تبریزی