جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۷۳۳: فریاد چقدرها خورد افسوس بر امروز
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
فریاد چقدرها خورد افسوس بر امروز آن کس که نه دندان فشرد بر جگر امروز از یاد بناگوش تو در باغ بهشتم دارد نفسم فیض هوای سحر امروز فریاد که از آتش عشق تو نمانده است یک گوشهٔ چشم اشک مرا در جگر امروز بر ناله من تنگ بود سینهٔ صحرا از بار غمم کوه ببازد کمر امروز پیداست که بسمل شدهٔ آرزوی کیست از بال و پر افشانی مرغ سحر امروز ساقی به نگاهی بفزا بی خودیم را بی خویشتنم کن به دو جام دگر امروز در خون تمنای سر کوی که غلطید رنگین به خرام آمده باد سحر امروز سهل است نپرسید اگر حال تو جویا مستی که ز حالش نبود با خبر امروز جویا تبریزی