جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۷۲۲: گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گذشتم از سر عشقت من و خیال دگر گل دگر چمن دگر و نهال دگر بس است در شب هجر توام توانایی همین قدر که زحالی روم بحال دگر امیدوار به عفوم، چنانکه می ترسم مباد بیم گناهم شود و بال دگر نشست تا به دلم چون نگین بر انگشتر فزوده جوهر حسن ترا جمال دگر ز آه ما که شد امروز تیره آینه ات کشیده ایم ز روی تو انفعال دگر ز قید نفس رهایی بسعی ممکن نیست ز دام خویش پریدن توان به بال دگر شنیدن خبر مرگ همگنان جویا بس است هر دل زنده گوشمال دگر جویا تبریزی