جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۶۴۷: می به جام گل از آن رخسار زیبا ریختند
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
می به جام گل از آن رخسار زیبا ریختند رنگ سرو از سایهٔ آن قد رعنا ریختند خلوت دل روشن از فیض ریاضت می شود شمع این بزم از گداز پیکر ما ریختند خواستم تا در خیال آرم شکوه عشق را چشم چون برهم زدم در قطره دریا ریختند شرم افشای حقیقت مهر لب شد هر قدر صاف منصوری به جام طاقت ما ریختند خوش نگاهان امشب از هر جنبش مژگان شوخ ترکش تیری مرا در سینه یکجا ریختند روشن از کیفیت معنی است بزم اینجا، مگر از گداز شیشهٔ دل شمع مینا ریختند کم کسی از آن حسن نیم رنگش آگهست معنیی بود اینکه جویا در دل ما ریختند جویا تبریزی