جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۶۳۸: در این زمانه خوشش باد اگر غمی دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در این زمانه خوشش باد اگر غمی دارد ز فوت وقت هر آن دل که ماتمی دارد ببند چشم و دهن را از دیدن و گفتن غمین مباش که هر زخم مرهمی دارد کسی که ساخت به بیش و کم توکل و حرص نه فکر بیش و نه اندیشهٔ کمی دارد دلی که بستهٔ آن زلف عنبرین گردید عجب نباشد اگر حال درهمی دارد تو کامیاب تجرد نه ای چه می دانی که ترک کام دو عالم چه عالمی دارد کسی که شرم کند از سیاه کاری دل به زیر خرقه براهیم ادهمهی دارد به تار زلف اسیر است پای دل جویا هنوز مرغ نوآموز او دمی دارد جویا تبریزی