جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۵۴۴: چو بیداد محبت بیش شد حاجت روا گردد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چو بیداد محبت بیش شد حاجت روا گردد که دل را رخنه های سینه محراب دعا گردد چو می از شیشهٔ واژون نگار ناز پروردم گر آید سوی من از ناز در هر گام واگردد غبار غم زبس داریم بر رو گرد برخیزد گهی کز بیم خویش رنگ بر رخسار ما گردد کمر بر خواری ارباب همت بسته چرخ دون به آب روی مردان روز و شب این آسیا گردد ببر از آرزو گر مدعای ترک خود داری که این حاجت روا از فیض ترک مدعا گردد چه بیباکانه بر می داری از عارض نقابت را مبادا زورقم طوفانی موج صفا گردد چنان جویا ز بار کلفت خاطر بود سنگین که تا آهم برون آید ز لب زنجیر پا گردد جویا تبریزی