جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۵۳۷: کباب خود دلم را شعلهٔ آواز او دارد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کباب خود دلم را شعلهٔ آواز او دارد چو شمع بزم پنداری که آتش در گلو دارد نیندازد خدا با سخت رویان کار یکرنگان که با آیینه هر کس روبرو گردد دورو دارد بهاران آنچنان عشرت فزا آمد که زاهد هم دماغی با وجود کله خشکی چون کدو دارد گل بی اعتباری راست زان نشو و نما در هند که اینجا آبروی مرد حکم آب جو دارد میسر نیست تحصیل می ام در موسمی جویا که باغ از غنچه و گل هر طرف جام و سبو دارد جویا تبریزی