جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۵۳۳: اگر شه ور گدا کز مرگ دایم بر حذر باشد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر شه ور گدا کز مرگ دایم بر حذر باشد بلند و پست دنیا رمزی از زیر و زبر باشد مرا در شیشهٔ دل بادهٔ راز است می لرزم که اینجا آمد و رفت نفس موج خطر باشد مزن لاف محبت گر نداری همت شیران به راه عشق دل بازی ز پهلوی جگر باشد به راه نیستی زادی نباید صدق کیشان را زبان حق سرا این قوم را برگ سفر باشد اگر نادم نباشی ترک اظهار ندامت کن ز گریه دامن اهل ریا پیوسته تر باشد ز تیغ ابروی او بیش از شمشیر می ترسم کزین سر را ود آفت بوزو دل را خطر باشد کمالی نیست پیش اهل دل کس را نرنجاندن بلی در کیش ما از کس ترنجیدن هنر باشد خبر ار زخود ندارد او که در بزم قدح نوشی تعجب چیست گر از حال جویا بی خبر باشد جویا تبریزی