جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۵۳۲: از رفتنت خوشی ز چمن دور می شود
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از رفتنت خوشی ز چمن دور می شود هر غنچهٔ گلی دل رنجور می شود از بی دماغی ام سر گلگشت باغ نیست کآنجا ز شور خندهٔ گل شور می شود ظالم مکن ستم به ضعیفان که روز حشر هر مور صد برابر زنبور می شود مانند ریگ شیشهٔ ساعت عجب مدان گر گور خاکسار پر از نور می شود ای دل جراحتت نپذیرد علاج کس چون گل ز بخیه زخم تو ناسور می شود هر روز اینچنین که شود روزگار تنگ این عرصه رفته رفته دل مور می شود از جوش آرزو دل ابنای روزگار پرشورتر ز خانهٔ زنبور می شود جویا ز شوق جان سپرد یا علی، اگر داند که با سگان تو محشور می شود جویا تبریزی