جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۴۵۸: گرفتم همچو افلاطون شوی عاقل چه خواهی شد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرفتم همچو افلاطون شوی عاقل چه خواهی شد نگردیدی چو مجنون گر ز خود غافل چه خواهی شد تو بیرون گرد بزم قدسی و گم کرده ای خود را شوی گر محرم خلوت سرای دل چه خواهی شد زخود پرواز اگر کردی تذرو گلشن قدسی وگر ماندی به رنگ سبزه پا در گل چه خواهی شد عنان نشئه ات را گر نگهداری قدح نوشی تصور کن شدی از باده لایعقل چه خواهی شد زخود یک ره سفر کن تا به بزم قدس ره یابی وگر صد سال در دنیا کنی منزل چه خواهی شد ترا غفلت چنین با خویش دارد آشنا جویا نگشتی گر زخود بیگانه ای غافل چه خواهی شد جویا تبریزی