جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۳۷۲: شمع گل بر کردهٔ نور چراغ حسن اوست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شمع گل بر کردهٔ نور چراغ حسن اوست لاله با این جوش آب و رنگ داغ حسن اوست سبزهٔ پشت لبش موج ایاغ حسن اوست کاکل مشکین به سر دود چراغ حسن اوست آفتاب عالم آرا با وجود این آب و تاب یک گل پژمرده پنداری زباغ حسن اوست با دل صد شیر یک چشمش نیارم سیر دید بادهٔ مرد افکن امشب در ایاغ حسن اوست خوبی رخسار او کی سر فرود آرد به ماه چهره با خورشید گشتن در دماغ حسن اوست اینقدر رعنایی ناز از نیاز عاشق است اشک خونین من آب و رنگ باغ حسن اوست خوبی او را نبیند دیدهٔ خودبین ما هر که از خود رفته جویا در سراغ حسن اوست جویا تبریزی