جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۳۳۲: لعل میگون تو تا غارتگر هوش من است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
لعل میگون تو تا غارتگر هوش من است چشم مخمور بتان خواب فراموش من است آفتاب من بیا کز شوق هم آغوشی ات چون مه نو آنچه از من مانده آغوش من است نالهٔ حیرت نصیبان را زبان دیگر است شور صد محشر نهان در وضع خاموش من است در ره فخریه پر بالا دوی محمود نیست ورنه گردون از مه نو حلقه در گوش من است از نگاه گرم خود ترسم شود چون شمع آب بسکه نور شرم با شوخ قدح نوش من است با شنیدن صلح از گفتن کنند اهل کمال غنچه بودم گل شدم جویا دهن گوش من است جویا تبریزی