جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۲۹۸: دیار غربتم آنجا بود که انجمن است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دیار غربتم آنجا بود که انجمن است به هر کجا که زخود می کنم سفر وطن است هوای دیدنت از بس گرفته جا به سرم شب وصال توام هر نگه نفس زدن است چرا از چاشنی درد او بود محروم دلم که غنچه صفت پای تا به سر دهن است چنان تهی ز خود کاو کاو غم شده ام که پای تا به سرم چون حباب پیرهن است جویا تبریزی