جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۲۸۷: شد دعای ناتوانان تا اجابت گاه راست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شد دعای ناتوانان تا اجابت گاه راست با کمان قامت خم رفت تیر آه راست کی برند از مسلک حق فیض ارباب نفاق مار کج کج می رود هر چند باشد راه راست نور روی آفتاب من کم از خورشید نیست کی توان دیدن سوی آن رشک مهر و ماه راست چون توان دیدن ز دست اندازی باد صبا بر رخش گه کج شود زلف سیاه و گاه راست از چشم ترم مردمک آهی شد و برخاست مژگان زغمت دود سیاهی شد و برخاست ای مهر لقا هر که ترا دید چو شبنم از هستی خود محو نگاهی شد و برخاست چون چشم حباب آنکه ترا نیم نظر دید از هستی موهوم خود آهی شد و برخاست چون آینه جویا همه تن محو جمالم هر مو به تنم مد نگاهی شد و برخاست جویا تبریزی