جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۲۴۵: جان چیست؟ عمر من که نیارم از آن گذشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جان چیست؟ عمر من که نیارم از آن گذشت نتوان گذشت از تو ز جان می توان گذشت بی طالعی نگر که به گوشش نمی رسد با آنکه شور ناله ام از آسمان گذشت از آبگینه تیر ترازو نمی شود چون از دلم خدنگ تو ابر و کمان گذشت نتوان گذشت از کمر تابدار یار زلفش به حیرتم که چسان زان میان گذشت مردانه پشت پای به افلاک می زنم رستم کسی بود که از این هفت خوان گذشت گویم اگر به کوه نیارد جواب داد از ضعف آنچه به تو به این ناتوان گذشت جویا به طور طالب آمل غزلسراست صیت سخنوریش ز مازندران گذشت جویا تبریزی