جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۷: دل که از بالای چشمت در گناه افتاده است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل که از بالای چشمت در گناه افتاده است یوسفی از پهلوی اخوان به چاه افتاده است بر فلک آهی که امشب برق جولان گشته بود کز شفق آتش به جان صبحگاه افتاده است سایهٔ ابروست بر پشت لب میگون یار یا غبار سرمه زان چشم سیاه افتاده است می توان دریافت داغ خواری روی طلب زین کلف هایی که بر رخسار ماه افتاده است صدمهٔ بال و پرش تا پلک و مژگان مهر شد بر رخت در اضطراب از بس نگاه افتاده است جلوهٔ رفتار او را تا تصور کرده ام خون دل از دیده ام جویا به راه افتاده است جویا تبریزی