جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۲۳۱: ز وانمود پریشانی ام چو گل عار است
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ز وانمود پریشانی ام چو گل عار است که مشت بسته چو غنچه هزار دینار است ز مرد کار مجو جز ملایمت در خشم که چین جوهر ابروی تیغ هموار است خیال روی تو از بس به دیده صورت بست به رنگ عکس ز آیینه ها نمودار است به محفل تو سرش در کف نیاز بود دماغ هر که به رنگ پیا له سرشار است بیار باده که فصل شکست توبهٔ ماست خط سیاه تو ابر بهار رخسار است مرا به بزم طلب از بلندی همت چو برگ لاله زبان سر به مهر اظهار است پر است بسکه دل از گرد کلفتم جویا خیال یار در او همچو نقش دیوار است جویا تبریزی