جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۲۰۵: شوخ و شنگی چون بت طناز من عالم نداشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شوخ و شنگی چون بت طناز من عالم نداشت چون پریزاد من این غمخانه یک آدم نداشت در گرانجانی زحق بیگانه پای کم نداشت ورنه هرگز از کسی نخچیر مطلب رم نداشت از ریاضت کرده ام بیماری دل را علاج جز گداز خویش زخم شیشه ام مرهم نداشت بود دایم دست اقبال جوانمردان بلند بازوی پر قوت ارباب همت خم نداشت سخت دیشب شیشه و پیمانه را برهم زدی محتسب از حق نرنجی اینقدرها هم نداشت کاوکاو عشق هر دم می زند نقشی دگر بود دل جویا نگین ساده ای تا غم نداشت جویا تبریزی