جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۷۳: از دور عشقباز ترا می توان شناخت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از دور عشقباز ترا می توان شناخت دوا نخست هر که ترا دید رنگ باخت هرگز نمیرد آنکه پی جستجوی اوست آب حیات شد چو در این ره نفس گداخت شرمنده شد زهمسری بهتر از خودی تا شد مقابل رخت آئینه روی ساخت دنبال کرده نفس به جایی نمی رسد یکران همت آنکه در این راه تاخت باخت از اهل خلق کس نگریزد که صحبتش با نیک و بد ز فیض نوازش بود نواخت سنگ نمک بود محک اهل روزگار نامرد و مرد را به همین می توان شناخت جویا چه فیضها که نبرد از جهاد نفس هر کس سمند سعی در این رزمگاه تاخت جویا تبریزی