جویا تبریزی
غزل ها
شمارهٔ ۱۳۸: باز مستی کرده خون آشام چشمان ترا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز مستی کرده خون آشام چشمان ترا در فشار دل ید طولاست مژگان ترا بیختند از پردهٔ دل گونیا گرد خطت ریختند از شیرهٔ جان نقل دندان ترا زالتهاب سینهٔ سوزانم از بس نرم شد از دل من فرق نتوان کرد پیکان ترا دیدن خواب پریشان عاشقان را تهمت است خواب گرد دیده کی گردد پریشان ترا در نظر بازیت چون شبنم رسد لاف کمال گر نگاه از جا رباید چشم گریان را ای که پا بر پای ارباب ندامت می نهی سربسر اشک ریا تر کرده دامان ترا ناز می بارد ز دیوار و در جولانگهت شوخی مژگان بود خار گلستان ترا اینقدرها رو مده آئینه را ترسم مباد پنجهٔ بی طاقتی گیرد گریبان ترا این چه دیدار است کاندر دیدهٔ جویای تو فرق نتوان کرد از گل روی خندان ترا جویا تبریزی